دوبله فارسی فیلم زندانیان
دوبله کوالیما
گویندگان : استاد زنده یاد چنگیز جلیلوند، افشین زینوری، کتایون اعظمی، منوچهر زنده دل، شراره حضرتی، مهسا عرفانی، خشایار شمشیرگران، حامد عزیزی، پویان فهیمی، آبتین ممدوح، رهبرنوربخش، مهدی امینی، ساحل کریمی، سحر اطلسی، مهناز عوض آبادیان و فائقه مرادی
بازیگران
کارگردان
باکس دانلود
پخش آنلاین تنها با مرورگر کروم Chrome امکان پذیر است.
دوبله فارسی بدون حذفیات (دو زبانه)
زیرنویس فارسی چسبیده بدون حذفیات
سریالهای پیشنهادی
دیدگاه کاربران
15s دیدگاه
نظر تو چیه؟
واسه ارسال نظر وارد شو یا ثبتنام کن
یه فیلم معمایی محشر به شدت توصیه میشود
من جک جیلنهال رو دوست دارم و به نظرم این بهترین فیلم کارنامه اش باشه و از فیلمهای رتبه داره imdb هستش و یه قصه معمایی هیجانی غیر قابل پیش بینی و انقدر قصه نفسگیره که تا انتها نگهتون میداره و تو سکانس فینال غافلگیر تون میکنه
فیلم بسیار زیبایی و پیشنهاد میدم ببینید چون از فیلمهای مهم سینماست
تا آخر فیلم متوجه نمیشین شخصیتی که دنبالش هستین کیه . هرجا میخواید حدس بزنید با یه اتفاق جدید مواجه میشید . به کسانی که فیلم های معمایی دوست دارن پیشنهاد میشه .
خطر اسپویل شدید!
اینجا قرار نیست فقط داستان فیلم را تعریف کنیم؛ میخواهیم قصه را بشکافیم و بندبندش را روی دایره بریزیم. خلاصه که چیزی از غافلگیری برایتان باقی نمیماند. اگر دوست دارید با ذهن بکر و دستنخورده فیلم را ببینید، لطفاً همینجا خواندن را متوقف کنید و بعد از تماشای فیلم برگردید.
________________________________________
۱. ویترین خوشرنگ در برابر حقیقت عریان:
داستان ظاهری این است که وقتی دختر یک نجار مذهبی دزدیده میشود، او هم مظنون اصلی را میدزدد و شکنجهاش میدهد تا حرف بزند. اما این فقط پوستهٔ ماجراست. حقیقت عریان این است که «زندانیان» داستان فروپاشی «ایمان» در برابر شر مطلق است. این فیلم عربده میکشد که وقتی با هیولای واقعی روبهرو شوی، تمام آن دعاها، اخلاقیات و باورهایی که یک عمر به آنها چسبیدهای، پودر میشوند و به هوا میروند. این فیلم یک سؤال ساده ولی وحشتناک میپرسد: وقتی قانون و خدا هر دو ساکت شدهاند، تو برای نجات عزیزت تبدیل به چه جور حیوانی میشوی؟
۲. جراحی روانشناختی شخصیتها:
• کِلِر دووِر (Keller Dover): مؤمنی که شیطان شد (The Believer Who Became the Devil):
کلر یک نمایش بینقص از یک «مرد خوب» آمریکایی است: خانوادهدوست، مذهبی، آماده برای هر فاجعهای. اما فیلم به ما نشان میدهد که زیر پوست این مرد، یک هیولای منتظر خوابیده است. او شکنجه را انتخاب نمیکند چون مجبور است؛ او شکنجه را انتخاب میکند چون از آن «لذت» میبرد. او به اسم عدالت، در حال ارضای تاریکترین غرایزش است. کلر زندانیِ خشم خودش است؛ خشمی که فکر میکند از طرف خدا تأیید شده است.
• کارآگاه لوکی (Detective Loki): خدای بیخدا (The Godless God):
لوکی یک بیدین کامل است. هیچوقت دعا نمیکند، صلیب گردنش نیست، ولی از آن پدر مذهبی، خداترستر است. او به تنها چیزی که ایمان دارد، «نظم» است. هر پروندهای که حل میکند، انگار دارد یک تکه از آشوب دنیا را مرتب میکند. آن خالکوبیهایش، زخمهای جنگهای قبلیاش است. لوکی زندانیِ وسواس خودش است؛ وسواس برای پیدا کردن یک جواب منطقی در یک دنیای دیوانه. پلک زدنهای عصبیاش (Nervous Tics) هم تیک نیست، صدای شمارش معکوس یک بمب است که هر لحظه ممکن است در روانش منفجر شود.
• الکس جونز (Alex Jones): گناه بیگناه (The Innocent Sin):
این پسر با ضریب هوشی یک بچه، آینهٔ تمامنمای ماست وقتی در مقابل شر قرار میگیریم: گیج، وحشتزده و ناتوان از توضیح دادن. او هم قربانی است و هم طعمه. او نماد این حقیقت است که در جنگ بین خیر و شر، اولین چیزی که له میشود، «معصومیت» است. او زندانیِ ذهن خودش است؛ ذهنی که حقیقت را دیده ولی کلمهای برای توصیفش ندارد.
• هالی جونز (Holly Jones): هیولای معمولی (The Ordinary Monster):
این پیرزن، ترسناکترین بخش فیلم است؛ چون او یک دیو شاخدار نیست؛ یک همسایهٔ معمولی است که برایت کیک میپزد. او و شوهرش «جنگ با خدا» را شروع کردند چون بچهشان را بهخاطر سرطان از دست دادند و به این نتیجه رسیدند که خدا یک عوضی است. پس تصمیم گرفتند با دزدیدن بچههای بقیه و نابود کردن ایمان والدینشان، از خدا انتقام بگیرند. هالی زندانیِ کینهٔ خودش است و به تو نشان میدهد که بزرگترین شرارتهای تاریخ، از دل معمولیترین آدمها بیرون میآید.
۳. مهندسی ذهن: رمزگشایی از نمادها:
• کارگردانی (Directing): جراحی با موچین:
دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) اینجا کارگردانی نمیکند؛ تشریح میکند. هر قاب، هر حرکت دوربین، حسابشده و بیرحم است. او از ریتم کند) Pacing یا سرعت پیشروی داستان( استفاده میکند تا تو را نه فقط تماشاگر، که «شریک جرم» کند. دو ساعت و نیم تو را در لجن ناامیدی شخصیتها غرق میکند و اجازه نمیدهد حتی یک لحظه نفس بکشی.
• فیلمبرداری (Cinematography): جهنم یخزده:
راجر دیکنز (Roger Deakins)، فیلمبردار افسانهای، اینجا یک پالت رنگی (Color Palette) یا مجموعه رنگهای استفادهشده در فیلم خلق کرده که خودِ افسردگی است. همهچیز خاکستری، سرد و خیس است. باران قطع نمیشود چون این باران نیست؛ این اشکهای خداست که دارد روی این تراژدی میبارد. نورپردازی همیشه از بالا یا از پنجرههای دور است، انگار یک نیروی بزرگتر دارد این آدمها را تماشا میکند ولی هیچ کاری برایشان نمیکند.
۴. پیامهای ناخودآگاه:
این فیلم دارد در گوشت زمزمه میکند که «سیستم» یک دروغ بزرگ است. پلیس، قانون، مذهب… همهٔ اینها ساختارهای شکنندهای هستند که در مقابل شر واقعی فرومیریزند. فیلم به تو میگوید در نهایت، تو تنهایی. هیچکس برای نجاتت نمیآید و این پیام، بهشدت آنارشیستی و ترسناک است. دارد به ما یاد میدهد که وقتی فشار از حد بگذرد، هر انسانی پتانسیل تبدیل شدن به چیزی را دارد که از آن متنفر است.
۵. رمزگشایی نمادها (Symbolism):
• هزارتو (The Maze): این نماد کل فیلم است. هم یک نقاشی روی گردنبند قاتل است، هم الگوی داستان و هم وضعیت ذهنی کاراکترها. همه دارند در یک هزارتوی اخلاقی دنبال یک راه خروج میگردند، اما هرچه بیشتر دستوپا میزنند، بیشتر گم میشوند. راه خروج از این هزارتو، پیدا کردن هیولا نیست؛ تبدیل نشدن به خودِ هیولاست.
• سوت قرمز (The Red Whistle): این سوت، نماد «امید» و «صدای معصومیت» است. در آخر فیلم، تنها چیزی که میتواند کلر را از قبرش نجات دهد، همین صدای کوچک و لرزان است. این یعنی حتی در تاریکترین نقطه، یکذره امید میتواند تو را برگرداند، ولی باید کسی باشد که صدایش را بشنود.
• عید شکرگزاری (Thanksgiving): شروع فیلم در روز شکرگزاری است. این یک کنایهٔ بیرحمانه است. روزی که همه باید برای داشتههایشان شکرگزار باشند، تبدیل به روزی میشود که ایمانشان به خودِ خدا را از دست میدهند.
۶. اسرار فاششده و تئوریهای کلیدی:
• یک «ایستر اِگ» (Easter Egg) بینظیر: کارآگاه لوکی در یک صحنه اشاره میکند که در یک کانون اصلاح و تربیت بزرگ شده است. آن خالکوبیهایش هم نمادهای فرقههای مختلف یا گروههای زندان است. این یعنی لوکی خودش یک «زندانی» سابق سیستم است. او هیولا را میشناسد چون خودش در دلش زندگی کرده است. برای همین هم اینقدر وسواس دارد که معما را حل کند؛ چون هر پرونده، جنگ با گذشتهٔ خودش است.
• تئوری کلیدی: الکس جونز در واقع پسر اول کلر دوور است. سالها قبل، هالی جونز او را دزدیده و با دارو و شکنجهٔ روانی، به این روز انداخته است. به همین دلیل است که وقتی کلر دارد شکنجهاش میدهد، الکس میگوید: «من چیزی بهت نگفتم». او کلر را «یادش است»، ولی نمیتواند بیان کند. این تئوری تمام خشونت کلر را صد برابر تراژیکتر میکند. او دارد بچهٔ گمشدهٔ خودش را شکنجه میدهد بدون اینکه بداند.
۷. کلام آخر (نظر شخصی):
«زندانیان» یک شاهکار لعنتی است. این فیلم یک چکش دو کیلویی است که مستقیم میخورد توی صورت باورهای اخلاقیات. ناراحتکننده، بیرحم و به طرز وحشتناکی صادقانه. این فیلمی نیست که از آن لذت ببری؛ فیلمی است که تا هفتهها بعد از دیدنش، شبها موقع خواب به آن فکر میکنی. تماشای این فیلم نهتنها ضروری، بلکه یک وظیفه است برای هر کسی که میخواهد بفهمد مرز بین انسان و هیولا چقدر نازک و ترسناک است.
۸. امتیاز نهایی:
امتیاز: ★★★★★ (۵ از ۵ ستاره)
دلیل اصلی امتیاز: این فیلم آینهای است که هیولای درون بهترینِ ما را با دقتی جراحانه به تصویر میکشد.
دمت گرم خدایی روزی 200 خط پایین چندتا فیلم مینویسی معلومه عشقبازی تو فیلمبازی
از هوش مصنوعی کپی میکنه
دستش درد نکنه ولی باید ذکر کنه
هوش مصنوعی مینوسه براش داداش
اون دوبله قبلی رو برداشتید اگر میشه اون رو به عنوان صوت دوبله دوم قرار بدید اون رو خیلی دوست داشتم دوبله سعید مظفری و ژرژ پطرسی را
یه معمایی مثل seven
ولیپیچیده تر
پیشنهاد میشه
فیلم جنایی و معمایی خیلی قشنگیه
در تمام طول فیلم با کاراکترایی آشنا میشین که شمارو گیج میکنه، مثلا ربطشون رو بهم نمیفهمی اما در نهایت مشخص میشه که داستان اصلی چی بوده
پیدا کردن قاتل تا لحظات آخر قابل حدس نیس
یک جنایی شاهکاری بود پیشنهاد میکنم ببینید
سناریویی پر از پیچیدگی و تعلیق. هربار که فکر میکنید فیلم به حل معما نزدیک شده، با یک چرخش، داستان پیچیدهتر میشه.
فیلم آنقدر پرسش و پاسخ و مظنون و سرنخ ایجاد میکنه که نه تنها حدس زدن پایان فیلم غیرممکن میشه، بلکه حتا حدس زدن سکانسی بعدی را خیلی سخت میکنه.
یکی از بهترین درامهای جنایی و معمایی سنگین. با اطمینان پیشنهاد میشه ببینید.
ببخشین میشه فیلمارو همراه دوبله زیرنویس هم بزارین
فیلم بطور عجیبی شوکه کننده ست واقعا تاثیر گذاره
اگه عاشق فیلم های جنایی هستید این بهترین گزینه ایه که میتونید ببینید.
داستان فیلم یک لحظه هم خستتون نمیکنه ، و واقعا خیلی غافلگیر میشید ، بازیگرها کارگردانی موسیقی متن همه عالی.