کارگردان
باکس دانلود
پخش آنلاین تنها با مرورگر کروم Chrome امکان پذیر است.
زیرنویس فارسی چسبیده بدون حذفیات
سریالهای پیشنهادی
دیدگاه کاربران
11s دیدگاه
نظر تو چیه؟
واسه ارسال نظر وارد شو یا ثبتنام کن
سه رنگ : آبی، فیلمی درام معمایی عاشقانه به کارگردانی Krzysztof Kieslowski است. این فیلم اولین قسمت از سهگانه فیلمهایی در مورد مشغلههای جامعه فرانسوی است و داستان زن یک آهنگساز را روایت میکند که با مرگ شوهر و فرزندش دست و پنجه نرم میکند …
باکس دانلود
پخش آنلاین تنها با مرورگر کروم Chrome امکان پذیر است.
زیرنویس فارسی چسبیده بدون حذفیات
نظر تو چیه؟
واسه ارسال نظر وارد شو یا ثبتنام کن
اگه از اون فیلم بینهایی هستی که حوصله داری وارد عمق فیلم بشی و تحلیل کنی برات خوبه . غرق در مسائل جنسی. من ۷وشم نیومد
اثری فاخر که ارزش چند بار دیدن رو داره.
درود بر شما و سایتتون. لطفا قسمتهای دوم و سوم این سهگانه رو هم قرار بدین تا کاملش کنین.. ممنونم.
زمان بهترین صیقل دهنده کارهای هنریه الان با دیدن فیلمهای جریان روشنفکری دهه 80 و 90 میلادی کارهای کیشلوفسکی، تارکوفسکی و انگلوپلوس مشخص میشه که اونهمه هیاهو برای هیچ بوده و با مشتی آثار جشنواره پسند مواجهیم که بلطف انحصار رسانه های اونزمان گنده شدن ولی با شبکههای اجتماعی انحصار شکسته شد و امروز هر کسی نظرشو میده
یعنی چی؟
زمان چیزی رو صیقل نمیده. زمان باعث میشه بد و خوب از هم جدا بشن. زمان ثابت می کنه که تارکوفسکی با هفت تا فیلم می تونه کل سینمای روسیه نجات بده. زمان ثابت می کنه آنجلوپولوس و کیشلوفسکی همچنان فیلمسازهای بزرگی هستن. نمیخوام زیاد توضیح بدم در مورد سینمای این سه نفر که مثال زدی. زمان ثابت کرد عصر طلایی سینما گذشت، دهه هشتاد گذشت. کسی جرات نمی کنه فیلمی به باشکوهی اُردت یا مطب دکتر کالیگاری بسازه. هیچ فیلمسازی در زمانه ما نمی تونه فیلمی مثل هشت و نیم و زندگی شیرین فلینی بسازه .دیگه هیچ فیلمسازی نمی تونه مثل آنتونیونی معمار سینما بشه و مثل برسون سینما رو انقدر ساده کنه که مفاهیم پیچیده مخاطب رو در اوج سادگی له کنه. شبکه های اجتماعی از آدما هایی مثل تو منتقد درست کردن که با سواد کم خودت میای به سینمای اصیل تاخ و تاز می کنی و به قول خودت نظرت رو میدی که یک پاپاسی ارزش نداره. ببخش اینطور کوچه بازاری حرف میزنم. برای ذهن کوچه بازاری تو باید کوچه بازاری جواب داد. اون سرپیکو رو هم از روی اسم پروفایلت بردار و یه چیز دیگه بگذار. ذهنیت فرسوده تو در مورد سینما به فیلم سیدنی لومت قد نمیده. به نظرم یه ده سالی خودت رو وقف سینمای قبل از دهه نود بکن بعد بیا اینجا بنویس و از این شبکه های اجتماعی آگاهی دهنده به قول دور شو و دو تا نقد خوب از آندرو ساریس، بازن و … بخون تا بدونی نقد چیه و سینما و مدیوم سینما به چی میگن. همین شبکه های اجتماعی دو زاری از افرادی مثل تو منتقد نما و هنرمند نما ساختن. فیلم آبی کیشلوفسکی حرف دهن آدم های بی سوادی مثل تو نیست. پس ساکت باش تا کسانی که میخوان بفهمن سینمای واقعی به چی میگن سمت و سوی خودشون رو پیدا کنن.
دقیقا همینه که گفتی دمت گرم
هرکسی نظرشو میده
عوام رو چه به هنر و نظر دادن
سینما همون تا دهه نود بود و تموم شد
حق
یه زمانی از امثال این کیشلوفسکی و تارکوفسکی بت ساخته بودن و هر کسی از فیلمهاشون خوشش نمیومد بهش حمله میکردن و امل خطابش میکردن در حالیکه چیزی بیش از تراوشات سینمای روشعنفکری نبود جالبه که سومین فیلم کیشلوفسکی جایزه نخل طلای کن را به تارانتینو باخت و تا مدتها چپولها و روشعنفکرها بابتش عزادار بودن
درسته نخل طلا رو تارانتینو برد اما کلمه باخت رو نباید به کار ببری. کیشلوفسکی نیازی به نخل طلا نداشت. فیلمسازی که مولفه داره و جهانبینی اش تا ابد در بستر سینما ماندگاره نیازی به تعریف و تمجید نداره. چهار نفر فیلم امثال تارکوفسکی و کیشلوفسکی رو بفهمن کافیه. من منکر پالپ فیکشن نیستم و قرار نیست به خاطر یک جمله تو یکی از فیلم هایخ وب سینما رو بکوبم. اما همون زمانی که تو میگی ثابت کرد سینما چند چنده و سینماگر مولف و دارای اندیشه کجای این معرکه هست. همین تارانتینویی که مثال زدی بعد از پالپ فیکشن نبابود شد ولی کیشلوفسکی از اولین فیلم تا زندگی دوگانه ورونیک جایگاه خودش رو حفظ کرد. یک دور تاریخ سینما رو مرور کن. خوشحال میشم نظراتی اینچنین رو می شنوم. زمانی که بونوئل در بستر بیماری بود کشیشی هر روز می اومده به دیدنش. بونوئل شروع می کرده به دین ناسزا گفتن. اما کشیش ادامه می داده.یک روز بونوئل بهش میگه تو هر روز میای و به قول خودت مرد خدا هستی و من هر روز خدای تو رو به ناسزا می گیرم. اما فرداش دوباره اینجایی. چرا؟ کشیش بهش میگه تو این ها رو میگی من ایمانم قوی تر میشه. دوست عزیز هر باری که به تارکوفسکی و امثال تارکوفسکی می تازی ایمان من نسبت به اون ها قوی تر میشه. نسل جدید حوصله چندانی نداره و تفکر حوصله میخواد. راهی که به حیات حقیقی می رسد راهی سخت و بس دشوار است